چکیده :
حدود یک سوم جمعیت شهر مشهد در حاشیه ها ست داشته و عواقب منفی این حاشیه نشینی از جمله رشد ناموزون شهری و عدم تحقق کاربری های اراضی منطبق بر طرح های توسعه شهری باعث کاهش کیفیت خدمات توزیع شده به شهروندان در این شهر گردیده است. یکی از اراضی واقع در محدوده ی شهر مشهد، به اراضی پلاک ثبتی 176 مشهد مشهور است که مساحتی بالغ بر 2.380.000 مترمربع را در بر می گیرد. کاربری اراضی مذکور در طرح های بالادستی توسعهی شهری عمدتاً فضای سبز و خدماتی تعریف شده و همین موضوع باعث گردیده تا شهرداری مشهد دربازه ی زمانی 10 ساله، فرآیند تملک این اراضی را آغاز، و تا کنون سهام مشاعی 4356 نفر (با مساحتی بالغ بر 1.510.000مترمربع) از میان 5850 مالک مشاعی را خریداری نموده است. با توجه به محدودیت شهرداری در تامین منابع مالی و بالاگرفتن اعتراضات مردمی در این خصوص، پیاده سازی سه سناریو (1. صفر، 2. پایه و 3. بیشینه) جهت ادامه ی فرآیند تملک و آزادسازی اراضی طراحی و تعریف گردیده است که در تحقیق حاضر بر آنیم تا واکنش باقی مانده مالکین و کارشناسان خبره ی شهری را در خصوص هر یک از این سناریوها مورد سنجش قرار دهیم.
کلمات کلیدی : شهرداری مشهد، حاشیه نشینی، بازتنظیم مجدد زمین، تملک، توسعه پایدار شهری
این مقاله در کنفرانس دانشگاه اسلو پذیرفته شده است.
About one-third of the population of Mashhad (Iran's second largest metropolitan area) has been living in the suburbs, and the negative consequences of this displacement, such as uneven urban growth and lack of land use in accordance with urban development plans, have reduced the quality of services provided to citizens in the city. Effortless. One of the lands in the Mashhad area is a land known as the 176 Mashhad Plateau Land covering an area of 2,380,000 square meters. These land uses in the upstream urban development plans are mainly defined as green space and service areas and this has led Mashhad Municipality to begin the process of ownership of these lands for a period of 10 years and thus has 4356 share of citizens ownership has shifted to Municipality of Mashhad (which means 1510000 square meters out of 2360000 square meters total). Given the municipality's limitations in funding and raising public protests in this regard, the implementation of three scenarios (1. zero, 2. basic, and 3. maximum) is designed to continue the process of land acquisition and liberation in urban development plans. It is defined that the present study aims to measure the response of the remaining landowners and expert urban experts on the probability of success of each of these scenarios.
چکیده
حدود یک سوم جمعیت شهر مشهد( دومین کلانشهر ایران) در حاشیه ها ست داشته و عواقب منفی این حاشیه نشینی از جمله رشد ناموزون شهری و عدم تحقق کاربری های اراضی منطبق بر طرح های توسعه شهری باعث کاهش کیفیت خدمات توزیع شده به شهروندان در این شهر گردیده است. یکی از اراضی واقع در محدوده ی شهر مشهد، زمینی است که به اراضی پلاک ثبتی 176 مشهد مشهور است که مساحتی بالغ بر 2.380.000 مترمربع را در بر می گیرد. کاربری اراضی مذکور در طرح های بالادستی توسعه ی شهری عمدتاً فضای سبز و خدماتی تعریف شده و همین موضوع باعث گردیده تا شهرداری مشهد دربازه ی زمانی 10 ساله، فرآیند تملک این اراضی را آغاز و تا کنون سهام مشاعی 4356 نفر (با مساحتی بالغ بر 1.510.000مترمربع) از میان 5850 مالک مشاعی را خریداری نموده است. با توجه به محدودیت شهرداری در تامین منابع مالی و بالاگرفتن اعتراضات مردمی در این خصوص، پیاده سازی سه سناریو (1. صفر، 2. پایه و 3. بیشینه) جهت ادامه ی فرآیند تملک و آزادسازی اراضی واقع در طرح های عمران شهری طراحی و تعریف گردیده است که در تحقیق حاضر بر آنیم تا واکنش مالکین باقی مانده و کارشناسان خبره ی شهری را در خصوص احتمال موفقیت هر یک از این سناریوها مورد سنجش و پیش بینی قرار دهیم.
واژگان کلیدی: شهرداری مشهد، حاشیه نشینی، بازتنظیم مجدد زمین، تملک، توسعه شهری
شهرداری های کشور از زمان استقلال در حوزه ی درآمدی و هزینه کردی، ناگزیر از تلاش در جهت تحقق درآمدها به جهت انجام تکالیف و محوله در مصوبات بودجه ی خود هستند.
سالیانی است که باب چاپ و انتشار اوراق مشارکت (قرضه) به عنوان کمکی از سوی دولت ها به منظور مشارکت در فرآیند توسعه ی شهرها نیز باز شده است. لازم به ذکر است که محل و نحوه ی هزینه کرد اوراق منتشره، مشخص بوده و امکان تخصیص این وجوه، به فعالیت های جاری در مدیریت شهری وجود ندارد. هرچند که انتشار این اوراق در صورتی که با تدبیر صورت پذیرد میتواند در سرعت بخشیدن به روند اجرای پروژه های زیرساختی تاثیرگذار باشد؛ لیکن عمدتاً به دلیل طولانی شدن روند اجرای این پروژه ها، عدم امکان تملک املاک به صورت گسترده، عدم پرداختهای به موقعی که دولت، متعهد آنها شده است و عدم پیش بینی های درست چه در حوزه ی برنامه ریزی و چه در حوزه ی اجرای این پروژه ها، عمدتاً در زمان پیش بینی شده به بهره برداری نرسیده و یا اساساً به دلیل غیر انتفاعی بودن این پروژه ها (علیرغم آنچه در گزارشات اولیه ی ارائه شده به بانک مرکزی ذکر شده است و این پروژه ها سود ده نشان داده شده اند) نه تنها منافعی را برای مدیریت شهری به دنبال ندارند، بلکه با توجه به مشارکت سیستم های پولی و مالی کشور، باعث تل انبار شدن سود و جرایمی می گردند که در درازمدت باعث ورشکستگی شهرداری ها خواهد شد. لازم به ذکر است که کلانشهرهایی چون مشهد و تهران، چنانچه فکری در این حوزه به حالِ خود نکنند، دیری نخواهد پایید که در زمره ی بزرگ ورشکستگان مالی کشور به حساب خواهند آمد.
از تمام اینها که بگذریم؛ از آنجا که مدیریت های شهری با توجه به رکود حاکم بر صنعت ساختمان، عدم یافتنِ راه های مناسبی حهت جایگزینی منابع مالی و هم چنین به جهت پرکردن سطرها و ستونهایی در هنگام ارائه ی گزارشات عملکرد به آحاد جامعه، با وارونه جلوه دادنِ مفاهیم هزینه و درآمدی، از انتشارِ این اوراق مشارکت ( اوراق قرضه) که ریشه در بدهکاری مدیریت شهری به خریداران و انتشاردهندگان این اوراق بهادار دارد، به منظور دستیابی به تبلیغات رسانه ای با ارائه ی آماری _ که عمدتاً با توجه به نجومی بودن ارقام این بدهی ها، بسیار درخور توجه جلوه می نماید_ اقدامی را که صرفاً طیِ فرآیندی قانونی جهت اخذ مبالغی است که متعهد به پرداخت آن ها با سود متعلقه مطابق با نظام بانکی کشور هستند را، به عنوان عملکرد درآمدی از آن یاد کرده و بر طبل تبلیغی آن می کوبند.
پلاسکو حادثه نبود، فاجعه بود، اما.
سال یکهزار و سیصدو نود و پنج باتمام نشیب و فرازهایش و تلخی ها و شیرینی هایش گذشت.
یادم نمی رود وقتی که بخشی از تصاویری فروریختن پلاسکو در فضای مجازی منتشر شد، باور دفن شدن 25 آتش نشان فداکار صرفاً به دلیل بی کفایتی و سوء مدیریت مدیرانی نه چندان لایق در زیر خروارها خاک و آتش که گرمای 400 درجه ی آن را شهردار تهران به هنگام آواربرداری و ورود به زیر زمین فروریخته ی آن چشیده بود!، بسیار سخت بود.
تصاویر پدران، مادران، همسران و فرزندان آتش نشانانی که صبح عزیزِ دلِ خود را بدرقه کرده و به خدایش سپرده بودند، اینک با چشمانی اشک باردر جستجوی خبری، نشانی و صدایی بودند.
اینان به تمام معنا و با تمام وجود و با تک تک سلولهایشان آتش را چشیدند تا پروردگارشان خنکای نسیم بهشت را به آنها بچشاند.
بیزارم از این دنیا که بطن خود را به ضعیف کشی آلود، تا در مسلخ حق های پایمال، بیدادگران از نردبان اعتلا بالا نرود(شعر از صدیقه اکبری)
توفیقی نصیبم شد تا پس از مدتها، خود و خانواده ام را از شهری که در آن ست داشتم را به مسافرتی به ینگه ی دنیای عربی ببرم. از آنجا که سهم کوته اختران، همیشه بخشی غم است و گرفتاری، در روزی که قرار بود سفرآغاز گردد و ساعت 21:30 بنده به اتفاق عیالات عازم سفر باشم آن هم در 29 بهمن ماه 1395 که دیگر چله ی بزرگ بساط خود برچیده است و چله ی کوچک را نیز توانی نمانده، از سال 14:00 چنان برفی آغازید که گویا زمستان در مشهد از نو پا گرفته است، چنان برفی که گویا ، زمستان این خطه را از یاد برده بوده و به یکباره به یاد این موضوع افتاده که این شهر نیز با مردم پررنگ و فریبش ، سهمی از نعمات خداوندی دارند.
القصه با عیالات با هزار امید و آرزو و با گفتن " ان شاالله " های بسیار عازم فرودگاه شدیم، اما از آنجا که فرودگاه جهان سومی، امکاناتی بیش از جهان سوم نیز سهمی ندارد که بخواهد با حجم برفی به آن سنگینی مواجهه کند، پس از علافی بسیار و به دلیل کمبود امکانات برف روبی و یخ زدایی باند و هواپیما و . تا ساعت 24:00 در فرودگاه محبوسمان کردند و بعد هم پس از توزیع غذایی گرم ! به نشانه ی دلجویی و تمدد وجدان مسئولین، ما را راهی منزل نمودند.
اداره ی فعالیت های مدیریت شهری در سال آینده با قرض
هر گاه منابع مدیریت شهری از درآمد های پیش بینی شده کمتر از هزینه های آن شود، مدیریت شهری مجبور می شود این کسری را به طرق مختلف مانند قرض گرفتن از بانکها از طریق اوراق مشارکت، وام و . ، جبران کند. محاسبات نشان می دهد که در لوایح تقدیمی بودجه به انجمن شهر، اگر کل درآمد های مدیریت شهری را در نظر بگیریم که باید به مجموع مصارف مدیریت شهری برسد، باز مدیریت شهری مجبور است در سال آینده از طریق قرض گرفتن و یا روش های دیگر استقراض،شهر را اداره نماید.
در ادامه بخوانـــــــیم
توسعه ی برنامه های مدیریت شهری در گرو تلاش شهرها در جهت پیشرفت و رفاه منابع انسانی میسر می شود.در این راستا جذب مشارکت های دولتی و خصوصی، بهره وری اقتصادی، حفظ تساوی و عدالت اجتماعی، کاهش فقر و بهبود شرایط زیست محیطی در سایه استفاده بهینه و توزیع عادلانه منابع امکان پذیر خواهد بود.همچنین باید توجه داشت که بخش خصوصی، گروه های فشار و عامه مردم می توانند در بهبود مدیریت شهری سهیم باشند و با استفاده از آنها می توان به بودجه لازم جهت ارتقای وضعیت اقتصاد شهری دستیابی پیدا کرد. این عملکرد ها می توانند شهروندان، محیط زیست شهری و ظرفیت کارآیی و تولیدات شهر را تحت تاثیر قرار دهد.
درباره این سایت